سوخت جت

ساخت وبلاگ

شکست در زندگی ، در هر زمان و در هر مکانی سخت و طاقت فرسا است. حتی کلمه اش هم بسیار ترسناک است‌ به دلیل همین ترس بی‌خیال خیلی چیزها می‌شویم. آرزوهایمان را دفن می‌کنیم و آینده‌مان را به هیچ می‌فروشیم. مطمئن همه ما میدانیم چقدر لحظات دردناکی است. اما اگر طرز نگاهمان را عوض کنیم شاید بتوانیم از شکست فرصتی بسازیم که باعث موفقیت ما شود.

در این مقاله قصد داریم زاویه‌های دیگری از شکست را بررسی کنیم. راه حل‌هایی را ارائه و امتحان کنیم تا از شکست به سمت موفقیت میان بر بزنیم. با استفاده از آرامش و خونسردی در زمان شکست، فرصت‌های موجود در آن را شناسایی کنیم تا بیشترین بهره را از شکستمان ببریم.

 

مطالب مرتبط: حال خوب

 

سه نوع از انواع شکست در زندگی

 

از بین انواع و اقسام شکست‌ها سه مورد از معروف‌ترین آن‌ها را با هم مرور می‌کنیم. با شناختن این بخش‌ها می‌توانید در مواقع ضروری آرامش خود را حفظ کرده و به انجام کارهای لازم بپردازید. شکست خوردن پایان راه نیست، یک تلنگر است که چیزی باید تغییر کنید، یا چیزی اشتباه است. اکنون این بخش‌ها را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

 

۱ – آزمون و خطا

 

شامل همه کارهایی می‌شود که برای اولین بار انجام می‌دهیم و برای اولین بار هم شکست می‌خوریم. راه‌های که کسی قبلا از آن‌ها عبور نکرده‌ است، جاده‌هایی که هنوز آسفالت کشی نشده‌اند. با رعایت کردن تنها یک قانون می‌توانید از این مرحله سر بلند بیرون بیاید و آن پشتکار است. آن قدر امتحان ‌کنیم و آن قدر شکست ‌بخوریم تا بالاخره مسیر درست، مانند گلی که در بیابان می روید، مقابل ما پدیدار شود.

 

مطالب مرتبط: تکنیک های آرامش درون

 

۲ – شکست اشتباه

 

در دورانی که ما زندگی می‌کنیم تقریبا همه چیز کشف شده است. می‌توان همه چیز را در نوشته‌ها پیدا کرد. کتاب‌ها راهنماهایی بزرگی هستند که با مبالغ کم می‌توان آن‌ها را تهیه و استفاده کردنسخه الکترونیکی همه کتاب‌ها نیز موجود است. مصاحبه‌ها و مقاله‌هایی از افراد موفق که راهی که ما می‌خواهیم برویم را رفته‌اند نیز در سایت‌ها با زیرنویس و یا دوبله موجود است، سایت‌هایی مثل سوخت جت که می‌توان نهایت استفاده را از آن‌ها برد. و امثال این راه‌ها و روش‌ها….

راهی که ما می‌خواهیم برویم به احتمال 80 درصد قبلا فتح و آسفالت کشی شده است. شکست خوردن در این موارد به این علت شکست اشتباهی نام میگیرد، چون شکست خوردن ما اشتباه بوده است. بدون هیچ‌گونه مطالعه یا تحقیقی با سر پریده‌ایم وسط ماجرا و در آخر که شکست می‌خوریم همه مقصرند به جز ما. در مورد این شکست هیچ راه فراری وجود ندارد. مقصر صد در صد ما هستیم.

 

۳ – شکست پیشرو

 

همه شکست‌ها بد و دردناک نیستند. گاهی فقط می‌خواهند به ما کمک کنند.

برعکس موفقیت که آموزگار خوبی نیست، شکست آموزگاری است که درس‌هایش را در زندگی با جدیت تمام به ما می‌دهد و تنبیه هم برایمان در نظر می‌گیرد.

هر شکست برای ما یک درس جدید و یک تجربه با ارزش است. در برخی مواقع شکست خوردن به نفع ما تمام می‌شود. باعث می‌شود که بخواهیم مسیرهای جدید را امتحان کنیم. راه‌های مقابله با مشکلات را پیدا کنیم.

 

مطالب مرتبط: قوانین ثروت

 

انعطاف پذیری در مقابل شکست در زندگی

 

انعطاف پذیری در مورد شکست‌ها باعث می‌شود دوره‌ی ناراحتی بعد از شکست ما به سرعت طی شود و چندین سال را فقط به خاطر یک شکست هدر ندهیم. بعد از یک شکست درست و حسابی، کاری که داریم انجام می‌دهیم را برای یک روز کنار بگذاریم. فکرمان را آزاد کنیم، غذای مورد علاقه‌مان را بخوریم، کمی ریلکس کنیم، ورزش کنیم و خلاصه هر کاری که حواسمان را پرت می‌کند انجام دهیم.

به یاد داشته باشیم فردا روز دیگری است که خداوند بزرگ شانس دوباره زندگی کردن و حتی دوباره شکست خوردن را به ما داده است. درس گرفتن از شکست‌ها تنها کاری است که باید انجام دهیم.

» فرصتی که در این اتفاق وجود دارد کدام است؟

 

این جمله‌، بسیار ساده اما با ارزش است. در تمام اتفاق‌های که در زندگی‌مان رخ می‌دهد یک فرصت وجود دارد، شانسی برای استفاده از شکست، تنها کاری که لازم است انجام دهیم این است: این جمله را روی برگه ای بنویسم و در جایی که بیشترین دید را به آن داریم قرار دهیم.

 

آنگاه خواهیم دید که در میان تاریکی، زمانی که یاس و ناامیدی ما را فرا می‌گیرد، نوری از میان این کلمات می‌درخشد. به وسیله آن نور می‌توانیم فرصت پنهان شده را ببینیم و به عنوان پله ای برای بالا رفتن از آن استفاده کنیم.

 

» ترس اولین نفر بودن

 

شکست‌های کوچک و بزرگ در زندگی همه انسان‌های دنیا رخ داده است. در واقع شتری است که در خانه همه می‌خوابد برایش فرقی نمی‌کند که مخاطبش چه کسی است. پس در زمان شکست نباید فکر کنیم تنها کسی هستیم که این اتفاق برایش افتاده است. شکست‌ها متفاوت هستند، اما همه آن را تجربه کرده‌اند.

 

مطالب مرتبط: جملات انگیزشی فوق العاده تاثیرگذار

 

» آموزش

 

در واقع می‌توان آموزش را به عنوان مادر موفقیت معرفی کرد.‌ همه چیز با آموزش شروع می‌شود با آموزش پیش می‌رود و بر اساس آموزشی که دیده‌ایم چه خوب و چه ضعیف می‌توان پایان را رقم زد.

آموزش پولسازی با تکنیک های خاص، تولید محصول یا حتی در مورد بالا بردن سطح اعتماد به نفسمان صدق می‌کند. این مورد را نباید سرسری بگذرانیم، همه به چیز به آموزش بستگی دارد. پیدا کردن کتاب‌ها و مقاله‌های مناسب، عکس‌ها و فیلم‌ها در مورد کاری که می‌خواهیم یاد بگیریم بسیار موثر است.

 

» پلن B

 

زمانی که تصمیم به انجام کاری می‌گیریم یا می‌خواهیم تغییراتی ایجاد کنیم باید به فکر نقشه دوم هم باشیم، در این صورت برای هر اتفاقی آماده هستیم و به این راحتی‌ها شکست نمی‌خوریم، پلنB  در واقع باعث ایجاد آرامش و اعتماد به نفس در ما می‌شود که اگر در نقشه‌ اول شکست خوردیم نقشه دوم به دادمان می‌رسد.

 

» هوشیار بودن در زمان ریسک

 

منظور از هوشیار بودن در زمان ریسک این است که با چشمان باز ریسکمان را انجام دهیم، مسئولیتش را به عهده بگیریم و در هر ثانیه مراقب باشیم که چه اتفاقی می‌افتد. البته این به معنی صبر کردن تا زمان مناسب نیست،

تنها با انجام دادن متوجه می‌شویم که آیا راهمان درست یا غلط است. این مورد به آموزش هم مربوط می‌شود، اگر آموزش درست و با اصول دیده و تمرین کرده باشیم نتیجه خوبی در ریسکمان می‌گیریم.

 

در نهایت

 

شکست تمام شدن و باختن نیست، شکست دروازه‌ای به راهی آسان‌تر و سریع‌تر است. از این کلمه برای خودمان غولی ساخته‌ایم که فقط خودمان می‌توانیم شکستش دهیم. اینکه چگونه شکستمان را تبدیل به موفقیت کنیم یا بعد از شکست بلند شویم و به دنبال راهی دیگر برای موفقیت باشیم به این بستگی دارد که در شکست اول درس‌هایمان را خوب گرفته باشیم، و از آن‌ها در ادامه راهمان به نحو احسنت استفاده کنیم. امیدوارم با مطالعه کردن این مقاله کمی از تیرگی و سیاهی شکست در ذهنتان کم شده باشد. (یاحق)

بزرگ‌ترین شکستی که در زندگی خورده‌اید چه بوده است؟

 

منبع مقاله: سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 92 تاريخ : شنبه 22 مرداد 1401 ساعت: 11:50

مواجهه با اتفاقات بد از طبیعت زندگی انسان ها است. ما نمی‌توانیم این حقیقت را انکار کنیم و انتظار داشته باشیم که فقط اتفاقات خوب برای ما پیش بیاید. به عنوان مثال، ما می‌دانیم مرگ یک چرخه طبیعی است و بدون شک غم از دست دادن اطرافیان را همه ما تجربه کردیم. یا اتفاقاتی مثل سیل، زلزله، فراگیر شدن برخی بیماری‌ها مثل کرونا و اتفاقات مشابه دیگر بدون هیچ خبر قبلی رخ می‌دهند. حتی ممکن است رابطه ما با بهترین دوست یا شریک عاطفی‌مان بهم بخورد.

اما مساله مهم این است که ما برای مواجه با این اتفاقات از چه روش‌هایی استفاده می‌کنیم؟

انکار می‌کنیم؟ سال‌ها غصه می‌خوریم؟ دچار اضطراب می‌شویم؟ یا روش بهتری را انتخاب می‌کنیم؟

من در ادامه دوست دارم درباره روش‌هایی صحبت کنم که

 

مطالب خواندنی: قانون جذب پول


۴ اصل انسان‌های قوی
برای مواجهه با اتفاقات بد زندگی

 

اصل اول مواجهه با اتفاقات بد:


پذیرش اولین قدم است

از روزی که سر و کله کرونا به طور ناگهانی در زندگی ما پیدا شد، بیش از یک‌ سال می‌گذرد. یادم می‌آید در روزهای اول که این ویروس آمده بود، برخی از مردم سعی در انکار این حقیقت داشتند حتی برای این‌که ثابت کنند حق با آن‌هاست و این بیماری وجود ندارد، دست به کارهای عجیب و غریب می‌زدند.

همچنین، من شخصی را می‌شناسم که بعد از یکسال از فوت مادرش، نمی‌خواهد با این حقیقت رو به رو شود و همیشه اصرار دارد که این خبر دروغ است و من می‌دانم مادرم زنده ست! به حدی او از پذیرش حقیقت زندگی‌اش سر باز زذه که هرروز حال روحی و جسمی‌اش در حال بدتر شدن است.

شما هم حتما مثال‌های مشابه را دیدید یا شنیدید. به هرحال انکار واقعیت کاری است که برخی افراد در شرایط سخت آن را انجام می‌دهند. اما این کار نه تنها دردی را دوا نمی‌کند بلکه باعث آشفتگی و پریشانی فرد می‌شود و گاهی ممکن است عواقب جبران ناپذیری در پی داشته باشد.

 باید با حقیقت رو به رو شویم.
اتفاقات تلخ و ناگهانی جزئی از زندگی
انسان‌ها از اول تاریخ بوده و هست.

وقتی موضوع خود را می‌پذیرید و سعی در انکار یا فرار از آن مساله ندارید، راحتتر می‌توانید با آن کنار بیایید.

 

مطالب خواندنی: ارامش درون

 

اصل دوم مواجهه با اتفاقات بد:


به خودمان فرصت کافی بدهیم

وقتی دستمان زخم می‌شود، اگر از صبح تا شب هم بشینیم و تند تند تکرار کنیم: من می‌دونم الان این زخم درست میشه. هیچی نیست. دیگه روی دستم نمیبینمش و

باز هم ردپای آن زخم را می‌توانیم روی دست خود ببینیم. زیرا برای اینکه کامل خوب شود نیاز به زمان داریم.

خب دقیقا وقتی با یک مشکلی رو به رو می‌شویم که کنترل آن در دست ما نیست، بعد از اینکه حقیقت را پذیرفتیم، باید به خود فرصت کافی بدهیم و عجله نکنیم.

 زخم‌های روحی هم نیاز به زمان دارند.
وقتی خودتان را تحت فشار قرار می‌دهید
که زودتر حال روحی‌تان خوب شود،
ممکن است اوضاع را بدتر کنید.

با حقیقت رو به رو شوید و حتی کمی به خودتان زمان بدهید تا دردتان التیام پیدا کند. اشکال ندارید گاهی برای اتفاقی گریه کنیم. اشکال ندارد یک یا چند روز در تخت خواب بمانیم تا دلمان آرام بگیرد و دوباره سر حال شویم. اما موضوعی که اشکال دارد این است که بیش از حد در این موضوع باقی بمانیم و زیاده روی کنیم.

 

 مطالب خواندنی: قوانین ثروت

 

اصل سوم مواجهه با اتفاقات بد:


کنترل ذهنتان را در دست بگیرید

باز هم می‌خواهم یک مثال کرونایی بزنم. بعد از اینکه بیماری کرونا در ایران رواج پیدا کرد، بعضی از اطرافیان من کنترل ذهن خودشان را از دست داده بودند و با ترس شدیدی زندگی می‌کردند. چند ماه گذاشت و من می‌دیدم نه تنها ترس آن‌ها کمتر نشده بلکه روز به روز هم شدیدتر می‌شد. حتی متاسفانه برخی از آن‌ها هم نه از شدت بیماری فقط  به خاطر ترس از بیماری فوت شدند.

این موضوع را فراموش نکنید که تا وقتی شما کنترل ذهن خود را به دست نگیرید، اوضاع روز به روز بدتر می‌شود.

با حقیقت رو به رو شوید، یک زمان کوتاه برای پذیرش کامل این مساله به خود بدهید و بعد کم کم کنترل ذهن‌تان را در دست بگیرید.

من برای کنترل ذهنم از این روش استفاده می‌کنم که سراغ انجام کارهای مختلف می‌رفتم تا سرم گرم شود. یا تغییر حالت می‌دهم. مثلا آبی به دست و صورتم می‌زنم. آهنگ شادی پلی می‌کنم و موارد شبیه این‌ها.

کنترل ذهن یک مبحث بسیار مفصل است که در مقالات مخصوص آن می‌توانیم این کار را به بهترین نحو یاد بگیریم.

 

مطالب خواندنی: خوش شانسی دارن هاردی

 

اصل چهارم مواجهه با اتفاقات بد:


 در همه حال زندگی جریان دارد

بیایید قبل از مرگ‌مان فرصت درست زندگی کردن را از خودمان نگیریم. هیچ اتفاق تلخی نمی‌تواند کشنده باشد مگر اینکه ما انتخاب کنیم که این اتفاق ما را از پا دربیاورد.

من همیشه اعتقاد دارم روح افرادی که کنار ما نیستند با غصه خوردن ما بیش‌تر عذاب می‌کشند. به خاطر عزیزانی که از دست دادیم باید شاد و درست زندگی کنیم، تا آن‌ها هم این انرژی ما را دریافت کنند و از خوشحال و موفقیت ما شاد شوند. تا به حال سابقه نداشته که غصه و گریه کسی باعث زنده شدن عزیزان آن شخص شودپس تا زنده‌ایم، زندگی کنیم.

یا اگر بیماری مثل کرونا وجود دارد ترس، انکار، وحشت و ناامیدی هیچ کمکی به دور کردن این بیماری از ما نمی‌کنند. فقط باعث سخت‌تر شدن شرایط می‌شوند. در هر شرایط مشابهی اگر ما کارهای لازم و درست را انجام داده و با اعتماد به نفس و امید به زندگی خود ادامه دهیم، می‌توانیم راحت‌تر از آن شرایط عبور کنیم.

بالاخره این روزها می‌گذرد


اما انتخاب با ماست که به سختی از این روزها بگذریم یا با آسانی.

 

نکته‌ای که قصد دارم در پایان مقاله به آن اشاره کنم این است که واکنش ما به اتفاقات، سرنوشت ساز است. در حقیقت ما در هر اتفاقی دو انتخاب داریم. می‌توانیم با ترس، ناراحتی، سرزنش، غصه خوردن و نبخشیدن زندگی را تلخ کنیم یا این‌که اوضاع را  بپذیریم و به خودمان کمک کنیم تا بتوانیم از روزهای سخت عبور کرده و به حال خوب برسیم.

 

منبع مقاله: سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 102 تاريخ : سه شنبه 11 مرداد 1401 ساعت: 14:05

درباره روش تشخیص زبان بدن دروغگو آیا چیزی می‌دانید ؟

همه‌ی انسان‌ها این توانایی را دارند که دروغ بگویند و بیشتر ما این کار را انجام می‌دهیم. شما می‌توانید بگویید که تا به حال دروغ نگفته‌اید؟ با این حال به راحتی تا حدی زیادی میتوانید تشخیص دروغ بدهید

تحقیقات زیادی به ما می‌گویند که به طور متوسط، انسان‌ها در طول روز یک یا دو دروغ می‌گویند. خوشبختانه‌ راه‌هایی هستند برای این‌که بفهمیم یکی می‌خواهد دروغش را بگوید یا راستش را.

از قدیم هم گفتند‌:‌ « رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر درون»‌. هرچند در زبان فارسی از این ضرب‌المثل بیشتر برای نشان دادن حالت‌های عاشقی استفاده می‌شود؛‌ ولی با این حال می‌توانیم این‌طور هم برداشت کنیم که رنگ رخساره یا حالت چهره و دست و پا زدن‌ها و بال بال‌ زدن‌ها و به تته ‌پته افتادن‌ها و سرخ‌ شدن‌ها چه رازهایی را که برملا نمی‌کند.

 

مطالب جالب خواندنی: قانون جذب

 

حالا گذشته از این‌ها، بیاید قدری به قضیه علمی‌تر نگاه کنیم و از نظر کارشناسان زبان بدن استفاده کنیم. برای این‌که تشخیص بدهیم فردی دروغ می‌گوید یا نه؛ اول باید بدانیم وقتی صادق است چطور رفتار می‌کند.

تراسی برون، متخصص زبان بدن و نویسنده‌ی کتاب «چطور با زبان بدن دروغگو و دزدها را رسوا کنیم»‌ می‌گوید‌: «برای مثال نگاه کنید به این‌که چطور یک فرد به یک سوال معمولی و ساده مانند اینکه «اهل کجایی؟»‌ جواب می‌دهد. چشم‌هایشان کدام طرفی می‌رود؟ صدایشان چطور است‌؟‌ آیا لرزشی در صدا احساس می‌کنید؟‌»

 

لودوینگ ویدکنشتاین می‌گوید:

« بدن انسان بهترین تصویر از روح انسان است

وقتی که فهمیدید چطور راستش را می‌گویند، حالا بهتر است به تغییرات چهارگانه‌ای که در بدن ایجاد می‌شود دقت کنید. تغییرات عبارتند از:‌

۱. حرکات بدن

۲. حالات چهره

۳. تن صدا

۴. محتوای کلام

 

که این چهار اصل به گفته‌ دکتر لیلیان گلاس، نویسنده‌ی کتاب « زبان بدن دروغ‌گویان»، کدهای ارتباطی هستند که ما را به حقیقت می‌رسانند.


تشخیص دروغ و دروغگو
بهترین ابزارهایی که می‌توان استفاده کرد

 

هرچند که این نشانه‌ها قطعیت ندارند و عوامل دیگری هم می‌توانند در این زمینه تاثیر گذار باشند. مثلا این‌که فرد روی صندلی و جایی که نشسته احساس راحتی نمی‌کند، عصبی است و یا ناراحت است و ممکن است صدایش لرزش داشته باشد.

با این حال، سیگنال‌هایی وجود دارد که کارشناسان زبان بدن به ما پیشنهاد می‌کنند که چشم از آن‌ها برنداریم.


تشخیص زبان بدن دروغگو به صورت حرفه‌ای

 

○ دست‌ها:‌

دروغ‌ها تمایل دارند بعد از این‌که در مورد چیزی دروغ گفتند از دست‌هایشان استفاده کنند. این را تارسی برون می‌گوید. او در یک دوره‌ی پیشرفته‌ی آموزش FBI  شرکت داشته و به کارمندان آن‌جا در این زمینه آموزش داده است.

 

مطالب جالب خواندنی: فیلم انگیزشی موفقیت

 

او می‌گوید:

«وقتی کسی دروغ می‌گوید، مغزش هم‌زمان کارهای زیادی انجام می‌دهد. اول این‌که داستان دروغ را سر هم بندی کند. تشخیص بدهد دیگران داستانش را باور می‌کنند و همزمان به داستانش هم جزئیاتی را اضافه کند. بنابراین، حرکاتی که به صورت نرمال در یک مکالمه‌ی معمولی اتفاق می‌افتد را مغز به بعد از مکالمه منتقل می‌کند

در این زمینه در سال ۲۰۱۵، توسط دانشگاه میشیگان پژوهشی انجام شد. آن‌ها به فیلم‌های ضبط شده‌ی ۱۲۰ دادگاه نگاه کردند تا متوجه شوند افراد وقتی دروغ می‌گویند چطور رفتار می‌کنند و تفاوتش را با زمانی که راست می‌گویند پیدا کنند.

مطالعات نشان داد افرادی که دروغ می‌گویند تمایل دارند با هر دو دست خود حرف بزنند. در بیش از ۴۰ درصد از فیلم‌ها از افرادی که دروغ می‌گویند؛ آن‌ها با هر دو دست حرف می‌زنند. در حالی که این عدد برای کسانی که راستش را می‌گویند ۲۵ درصد بود.

 

○ این پا و آن پا کردن:

دکتر فتچ، متخصص روانشناسی با تخصص ارتباطات کلامی و غیر کلامی از دانشگاه UCLA می‌گوید:‌ « ازدیگر نشانه‌های بدنی دروغ‌گویی پیچ و تاب خوردن و در یک جا ثابت نماندن، چرخاندن سر به عقب و جلو و چپ و راست و این پا و آن پا کردن در حین صحبت است».


حالات چهره به شما در تشخیص دروغ بسیار کمک می‌کند

○ چشم‌ها:‌

تحقیقاتی که در دانشگاه UCLA انجام شده نشان می‌دهد که افراد وقتی دروغ می‌گویند ممکن است به جای دیگری نگاه کنند. یعنی به جای این‌که رو در روی مخاطب باشند، نگاه‌شان را بدزدند. در واقع این نشانه حاکی از این است که آن‌ها در حین صحبت چشم‌هایشان را می‌چرخانند تا فکر کنند که در ادامه برای دروغ‌شان چه داستانی را سر هم کنند.

همه‌ی ما لابد دانش‌آموزانی را دیده‌ایم که رفته‌اند پای تخته و درس را بلد نیستند. حالا که دانش‌آموز مثل یک حیوان زخمی در تله‌ی معلم گیر افتاده باید یک چیزی پیدا کند که بگوید. دست‌هایش را به هم می‌مالد. چشم‌هایش را توی کاسه می‌چرخاند و سعی می‌کند یک چیزی از خودش ببافد.

در واقع دانش‌آموز دروغ‌گو نیست، بلکه مغز یا می‌تواند داستان ببافد یا حرف بزند. پس چشم‌ها دست به کار می‌شوند و دانش‌آموز خیا‌ل‌باف را لو می‌دهند.

○ دهان:‌

جمع کردن لب‌ها توی دهان، گاز گرفتن لب‌ها و حرکاتی این‌چینی از دیگر نشانه‌های دروغ‌گوهاست. تارسی برون می‌گوید‌:

«این تجربه‌ی خود من هم هست، وقتی مردم این‌کار را می‌کنند، می‌خواهند احساسات و حالات خود را پشت لب‌های گره شده و لوله شده به داخل پنهان کنند.»‌

 

مطالب خواندنی: فورمول خوش شانسی از دارن هاردی

 

در واقع آدم‌ها این کار را می‌کنند چون می‌ترسند لب‌هایشان آن‌ها را رسوا کند و حقیقت را بگوید. پس جمعش می‌کنند به داخل؛‌ بی‌اطلاع از این‌که این‌طور رسواتر می‌شوند.

○  تغییر رنگ چهره:

همان‌طور که در بالا هم گفتیم، رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر درون. تا به حال دیدید وقتی کسی عصبانی است مثل لبو سرخ می‌شود؟‌ بیمارها زرد می‌شوند. عاشق‌ها با دیدن معشوق لپ‌هایشان گل می‌اندازد و دروغ‌گوها چطور؟‌

برون می‌گوید  وقتی کسی موقع حرف زدن رنگش مثل گچ دیوار سفید شد بدانیم که ممکن است دروغ بگوید. در واقع سلول‌های خونی راهشان را از صورت کج می‌کنند. چون فرد می‌ترسد دروغش فاش بشود پس رنگش می‌پرد.

 

○ عرق کردن یا خشک شدن زبان:

تغییرات در سیستم عصبی می‌تواند باعث بشود که بعضی از قسمت‌های صورت دروغ‌گوها غرق عرق شود. مثل بالای لب‌ها، پیشانی، دور دهان. در حالی که دهانشان و چشم‌هایشان مثل چوب خشک شود. البته باید دمای محیط را هم در نظر گرفت. مثلا اگر کسی این نشانه‌ها را توی یک روز گرم تابستانی داشت، لزوما دروغ‌گو نیست.

دروغ‌گوها تند تند پلک می‌زنند و آب دهانشان را قورت می‌دهند. لب‌هایشان را لیس می‌زنند تا حقیقت از دهانشان بیرون نپرد و به خیسی لب‌ها بچسبد.


تن صدا را در تشخیص دروغ نادیده نگیرید

○ تغییر ناگهانی صدا:‌

آدم‌هایی که دروغ می‌گویند تمایل دارند با صدای بلند حرف بزنند. گلاس می‌‌گوید:‌ «بعضی وقت‌ها صدایت را بالا می‌بری، چون می‌خواهی از خودت و (دروغی که می‌گویی)‌ دفاع کنی

لرزش صدا هم از دیگر نشانه‌های دروغ‌گو بودن است. صاف کردن سینه (‌سرفه کردن) که نشان از ناراحت بودن عضلات گلو و انقباض آن‌ها در حین دروغ گفتن است.

 

مطالب خواندنی: قانون ثروت


برای تشخیص دروغ به محتوای کلام هم توجه کنید

 

تکرار جمله‌هایی مثل این که :‌ « بذار راستش رو بگم»‌، «‌من باهات صادقم»، «اگر بخوام باهات صادق باشم یا هیشکی مثل من باهات رو راست نیست»؛‌خودش از نشانه‌‌های دروغ‌گویی است.

استفاده از «‌عه» و مکث در حین ادای جملات هم از دیگر نشانه‌ها هستند.

گلاس در این زمینه می‌گوید: «‌خیلی از ما دروغ‌گوهای مادرزادی نیستیم؛‌ می‌گذاریم راست از دهانم بپرد بیرون و کار را خراب کند
مثلا یکی که اخراج شده می‌گوید:‌ «‌من استعفا شدم..» در واقع می‌خواسته بگوید من اخراج شدم.

فروید از این چیزها با عنوان لغزش زبانی یاد می‌کند. ما می‌خواهیم دروغ بگوییم، ولی زبانمان همه چیز را لو می‌دهد، چون آن‌قدر در حین دروغ‌ گفتن تحت فشار هستیم که کنترلی روی اعضای بدن و حرکات و حالات طبیعی آن داریم.

مارتی گراهام در جمله‌ی معروفی درباره‌ی زبان بدن می‌گوید:‌« بدن هرگز دروغ نمی‌گوید»

تمام چیزهایی که در بالا گفته شد بر پایه‌ی تحقیقات علمی است، ولی با این حال در همه‌ی موارد و برای همه صدق نمی‌کنند. انسان‌ها می‌توانند در مواقع گوناگون به دلایل گوناگون مثل دمای هوا، محیطی که در آن حضور دارند، مسائل زمینه‌ای و غیره کنترل کمتری روی بدن خود داشته باشند و همیشه در حالی که راستش را می‌گویند روی رفتارهای طبیعی بدن خود کنترلی نداشته باشند.

 

منبع این مقاله: سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 5 مرداد 1401 ساعت: 11:19

 

در جریان تصمیم گیری ، یک رویکرد سنتی پنج مرحله‌ای وجود دارد که برای شما فوق‌العاده مفید است. البته این سخن بدان معنا نیست که شما باید کورکورانه در همه‌ی موقعیت‌ها از آن پیروی کنید. این روش، نتیجه‌ی طبیعی تفکر است و در نتیجه فاقد چهارچوب مدون رسمی‌ای است که شما مایلید آن را طی کنید.

امتیاز تصمیم آگاهانه این است که اگر اشتباهی پیش آید یا کاری بدون شناخت یا نیت انجام شود به سرعت می‌توان از آن آگاهی پیدا کرد.

این پنج مرحله را می‌توان مثل پنج نت موسیقی در نظر گرفت، این نت‌ها باید در توالی‌های خاصی نواخته شوند اما ذهن به طور پیوسته در حال حرکت است. نت‌ها را می‌توان در توالی‌های متفاوت و آکوردهای ذهنی ترکیب کرد. هر چند تفکر یک فرآیند صد در صد دقیق و شخصی نیست، اما باید نظمی داشته باشد.

 

مطالب مرتبط: قانون جذب


اگر نمیدانید چطور تصمیم گیری درست انجام دهید
این پنج کار ساده را انجام دهید

 

مرحله‌ی اول تصمیم گیری:


هدف را تعیین کنید

آیا خود می‌دانید که تلاش می‌کنید تا به چیزی برسید؟ باید در مورد چیزی که می‌خواهید به آن برسید تا حد ممکن آگاهی داشته باشید. در غیر این صورت، کل فرآیند تصمیم گیری در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت.

یک ضرب المثل می‌گوید:

«اگر ندانی مقصدت کدام ساحل است، باد در هر جهت بوزد برایت فرقی نخواهد کرد».

اگر در هدف خود تردید دارید، سعی کنید آن را یادداشت نمایید. در صورت امکان یک یا دو روز به آن فکر نکنید. بعد دوباره به آن یادداشت نگاهی بیندازید. ممکن است ناگهان پی ببرید که چگونه هدف خود را مشخص‌تر و متمرکزتر می‌کنید.

 

مرحله‌ی دوم تصمیم گیری:


اطلاعات مرتبط را جمع‌آوری کنید

مهارت بعدی به جمع‌آوری و غربال اطلاعات مرتبط می‌پردازد. قسمتی از این مهارت خیلی زود به دست می‌آید، اما داده‌های دیگر ممکن است در دسترس نباشد. این یک اصل مهم است که در صورت نبود اطلاعات بسیار مهم تصمیم نگیریم، البته به شرطی که یک تأخیر برنامه‌ریزی شده‌ی مقبول داشته باشیم.

تمایز بین اطلاعات «موجود» و اطلاعات «مرتبط» را به یاد داشته باشید. یک اشتباه همیشگی این بوده است که افراد یک تصمیم بزرگ و عمده را در نظر می‌گیرند و بعد دنبال اطلاعاتی می‌گردند که به آن‌ها کمک کند تا تصمیم بگیرند.

با این حال، برخی از متفکران به اطلاعاتی که در دست دارند توجه نمی‌کنند و از خود نمی‌پرسند:«فلان داده‌ها یا اطلاعات مربوط به کار من می‌شوند یا خیر؟» آن‌ها دو نوع از اطلاعات را (اطلاعات موجود و اطلاعات لازم» را با هم اشتباه می‌گیرند.

اگر می‌توانستیم از اطلاعاتی که در دسترس داریم به جای اطلاعاتی که در حقیقت نیاز داریم برای تصمیم گیری استفاده کنیم زندگی بسیار راحت‌تر می‌شدکمیت اطلاعات افزوده شده است که یکی از منابع دسترسی به آن اینترنت است.

اما دامنه‌ی اطلاعات در اینترنت به قدری وسیع است که شما هرگز نمی‌تواند تمام اطلاعات را جمع‌آوری کنید. بنابراین باید سمت اطلاعات کاملاً مرتبط با موضوع مورد نظر خود بروید و از حواس‌پرتی اطلاعاتی (از اطلاعاتی به اطلاعاتی دیگر رفتن» جلوگیری کنید.

هفت سیستم مشهور برنامه‌ریزی دنیا را بشناسید و ببنیید کدام یک برای شما مناسب‌تر است:


برنامه ریزی زندگی هدفمند با هفت سیستم مشهور برنامه ریزی

 

مرحله‌ی سوم تصمیم گیری:


ارائه‌ی گزینه‌های عملی

 

بیشتر به «گزینه‌ها» توجه کنید نه «جایگزین‌ها». یک جایگزین یعنی انتخاب یکی از دو تا. تصمیم‌گیرانی که مهارت ندارند خیلی زود سراغ جایگزین‌های«یا این، یا آن» می‌روند. آن‌ها نیروی فکر و وقت کافی برای بررسی حداقل سه یا چهار احتمال صرف نمی‌کنند.

مطالب مرتبط: جملات انگیزشی

بیسمارک به ژنرال‌های خود می‌گفت:

 

«مطمئن باشید که اگر دشمن تنها دو گزینه پیش رو داشته باشد به گزینه‌ی شوم متوسل خواهد شد».

مدیر کل معروف شرکت جنرال موتور، جلساتی را که قرار بود در آن‌ها فقط دو راه حل به بحث گذاشته شود کنسل می‌کرد و خطاب به اعضا می‌گفت:«لطفاً بروید و با گزینه‌های بیشتر برگردید».

شما باید ذهن خود را باز بگذارید و با تمرکز بیشتری همه‌ی احتمالات را در نظر بگیرید تا ایده‌های نو متولد شوند، استعداد ارزیابی شما هم باید فعال شود تا گزینه‌های«عملی» را شناسایی کند. منظور از «عملی» یعنی گزینه‌ای که بتوان به آن جامه‌ی عمل پوشانید و یا آن را تحقق بخشید. اگر چیزی عملی باشد، به احتمال زیاد کارآیی و تأثیر هم خواهد داشت و می‌توانید به هدفی که در ذهن دارید دست پیدا کنید.

 

مرحله‌ی چهارم تصمیم گیری:


ارزیابی ریسک

آنچه تصمیمات را به واقع مشکل می‌کند عامل ریسک بالاست. گاهی وقت‌ها نصیحت‌های ضد و نقیضی می‌شنویم از جمله این که «اول اندیشه، وانگهی گفتار» و «اندیشه‌ی بسیار، بپیچاند کار». محاسبه‌ی ریسک، مهارت مهمی استمحاسبه به ظاهر ماهیتی ریاضی گونه دارد و کتاب‌های زیادی در بحث مدیریت با عنوان «تصمیم گیری » نوشته شده که «نظریه‌های احتمال» و روش‌های آماری را ارائه می‌دهند تا ارزیابی ریسک را راحت‌تر کنند.

تجربه نقش بسیار بزرگتری را ایفا می‌کند یک راه مفید عبارت است از تعریف بدترین وضعیت؛ یعنی این که در بدترین حالت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا می‌توانید این وضعیت را بپذیرید یا خیر؟ در موقعیت‌هایی که هم ریسک و هم پاداش بالاست، هر چند می‌دانید که در صورت شکست ضربه‌ی سنگینی خواهید خورد ولی باز هم ریسک می‌کنید؛ زیرا احتمال موقعیت آن قدر برای شما مهم است که نمی‌توانید به آن فکر نکنید!

پس مجبورید تمام تلاش خود را بکنید و تمام توجه خود را به این نکته معطوف نمایید که میزان ریسک را پایین بیاورید. اینجاست که تجربه، عمل، مشاوره با متخصصان، شناسایی و تکرار و تمرین ذهنی، همه تکنیک‌هایی مفید می‌شوند.

شما دارید تلاش می‌کنید که «احتمال» مبهم و تصادفی موفقیت را به «احتمال» معقول و مستدل واقعیت تبدیل کنید. اما نمی‌توانید ریسک را صد در صد حذف کنید. در چنین موقعیت‌هایی، احتمالات زیادی دخیل هستند.

 

مطالب مرتبط: قانون جذب پول

 

مرحله‌ی پنجم تصمیم گیری:


اجرا و ارزیابی

اجرا و ارزیابی تصمیم باید بخشی از روند کلی به حساب آید. به ندرت متوجه نقطه‌ی واقعی تصمیم گیری می‌شوید؛ درست مثل مسافرانی که سوار کشتی هستند و وقتی کشتی از خط استوا عبور می‌کند آن‌ها در خوابند.

نقطه‌ی تصمیم گیری (چه آگاهانه، چه غیرآگاهانه)زمانی است که تفکر پایان می‌یابد، نظرتان قطعی می‌گردد و وارد مرحله‌ی اجرا یا عمل می‌شوید. اما باز هم در حال ارزیابی هستید و تا زمانی که به نقطه‌ی بازگشت نرسیده‌اند می‌توانید عقب گرد کنید و از تصمیم گرفته شده برگردید، البته اگر شرایط اولیه شما را مجبور کنند.

اگر همه‌ی اطلاعات لازم را دارید، ذهن شما به راحتی از نقطه‌ی تصمیم گیری عبور خواهد کرد و به موفقیت مورد نظر خود خواهید رسید.

 

می‌گویند:

«یک تصمیم، عملی است
که یک مدیر باید زمانی آن را به اجرا درآورد
که اطلاعات ناقص او راه حل مسأله را به ذهنش نمی‌رساند»

 

منبع مقاله: سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 107 تاريخ : پنجشنبه 30 تير 1401 ساعت: 10:55

در دنیای امروز، مسئله آرامش درون بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. زندگی شهری با تمام پیچیدگی‌هایی که دارد، فضای رسانه‌های اجتماعی که هر روز ما را با اطلاعات و داده‌ها بمباران می‌کنند، پیشرفت تکنولوژی و مشکلات اقتصادی مثل تورم عجیب و غریب باعث شده است که زندگی بشر با مشکلات متنوعی روبرو شود و از این رو پدیده آرامش در زمینه‌های مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره از دنیای زیبای ما پر کشیده است.

کمبود آرامش درون در بسیاری از انسان‌ها باعث شده است که مفاهیمی مثل مراقبه یا مدیتیشن بیش از هر زمان دیگری مطرح شود. در این مقاله تصمیم داریم با مفهوم آرامش درون آشنا شویم، مزایای آن را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت تکنیک‌های مختلفی را برای رسیدن به آرامش یاد بگیریم. در صورتی که شما هم به این  مفهوم بی‌نظیر و ارزشمند علاقمند هستید، پیشنهاد می‌شود که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

 

مطالب جالب: جملات انگیزشی

 

آرامش درون، تمام چیزی که به آن نیاز دارید!

 

کلمه آرامش درون، اصطلاحی است از ترجمه «Inner Peace» یا «Peace of Mind» خلق شده است. بسیاری از افراد، این اصطلاح را با یوگا و مراقبه مرتبط می‌دانند ولی واقعیت این است که لازم نیست انسان حتماً کار خاصی انجام دهد تا از نظر درونی به آرامش برسد. ما در حین یک فعالیت کاملاً معمولی و روزمره مثل حضور در محل کار تا بودن در کنار خانواده هم طعم شیرین آرامش درونی را تجربه کنیم. در ادامه چند تعریف از آرامش درون ارائه خواهیم داد:

آرامش درون، نوعی حالت یا وضعیت ذهنی و احساسی است که وقتی فرد به آن برسد می‌تواند خیلی خوب از پس مدیریت خودش بربیاید و در موقعیت‌های دشوار و پر از تنش، احساس شادمانی و آرامش خود را حفظ کند.

 

مطالب جالب: کلمات انگیزشی

 

کسی که آرامش درونی دارد، درک و دانش کافی برای قوی ماندن در برابر هرگونه تنش و استرس را داردوقتی کلمه آرامش (Peace) مطرح می‌شود، بسیاری از متخصصان آن را مخالف مضطرب بودن یا استرس داشتن می‌دانند.

وقتی می‌گوییم کسی آرامش ذهنی و درونی دارد، به این معنا است که بیش از حد به مسائل فکر نمی‌کند و هر وضعیتی را بیش از حد تجزیه و تحلیل نمی‌کندبرخی از تصمیم‌های انسان به فکر و آنالیز زیادی نیاز دارد ولی باید بپذیریم که در بیشتر مواقع، اصلاً لازم نیست که خودمان را در مسائل مختلف غرق کنیم.

آرامش درون وقتی معنا پیدا می‌کند که پیرامون فرد، تنش و اضطراب وجود داشته باشد ولی او بتواند عوامل تنش‌زا را شناسایی کند و آن‌ها را به بهترین شکل مدیریت کندنتیجه چنین اقدامی آن است که شخص می‌تواند بر هر موقعیت یا شرایطی پیروز شود.

کسی که آرامش درونی دارد و از نظر ذهنی و احساسی در حالت آرامش است،
طعم آسایش خاطر، ثبات، خویشتن‌داری، متانت، وقار، سکون و سکوت را چشیده و از چنین خصوصیاتی برخوردار است

 

مزایای رسیدن به آرامش درون

 

تا به اینجای کار در مورد تعریف آرامش درون صحبت کردیم. اکنون وقت آن است که بدانیم اصلاً چرا باید به آرامش درون برسیم؟ مگر این نوع از آرامش جه اهمیتی دارد و چه تأثیری روی زندگی انسان‌ها می‌گذارد که در دنیای امروز، تا این حد به آن توجه می‌شود؟

در پاسخ به این سوال، بد نیست که سراغ جیمز آلن، شاعر و نویسنده بریتانیایی برویم. او کتابی تحت عنوان «تو همانی که می‌اندیشی» دارد و در آن رمز و رازهای بسیاری را  مورد موفقیت بیان کرده است. یکی از مفاهیمی که در این کتاب اهمیت دارد، آرامش درون است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را که در مورد مزایای آرامش درون است، در کنار هم می‌خوانیم:

 

 انسان آرام که چگونگی تسلط بر خود را آموخته است، می‌داند که چگونه خود را با دیگران تطبیق دهد و دیگران نیز در مقابل به نیروی معنوی او احترام می‌گذارند و احساس می‌کنند که می‌توانند از او بیاموزند و به او تکیه کنند. حتی یک بازرگان عادی هم که خویشتن‌داری و توازن بیش‌تری داشته باشد، درمی‌یابد که ثروت و توان مالی کسب و کارش را افزایش می‌یابد. چون مردم همواره ترجیح می‌دهند با کسی معامله کنند که رفتارش به شدت ملایم است. انسان نیرومند و آرام همیشه محترم شمرده می‌شود. چنین فردی مانند درختی سایه‌دار در سرزمینی خشک یا صخره‌ای پناه دهنده در طوفان است. چه کسی دلِ آرام و زندگی شیرین و متعادل را دوست ندارد؟ باران ببارد یا آفتابی باشد و یا هر دگرگونی دیگری به سراغ آن‌ها بیاید فرقی نمی‌کند؛ زیرا آن‌ها پیوسته شیرین، باوقار و آرام هستند.

 

مطالب مرتبط: قانون جذب پول

 

همین سخنان آقای جیمز آلن به خوبی نشان می‌دهد که افراد دارای آرامش درون هم برای خودشان مفید هستند و هم در صحنه اجتماع، نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا می‌کنند. بنابراین اگر خواهان یک زندگی شخصی عالی و دستیبابی به ثروت و حُسن شهرت هستید، لازم است که از نظر ذهنی و احساسی به آرامش برسید. در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین مزایای آرامش درون اشاره شده است:

 

خواندن ادامه این مطلب در سایت سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 28 تير 1401 ساعت: 15:17

در دنیای امروز، مسئله آرامش درون بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. زندگی شهری با تمام پیچیدگی‌هایی که دارد، فضای رسانه‌های اجتماعی که هر روز ما را با اطلاعات و داده‌ها بمباران می‌کنند، پیشرفت تکنولوژی و مشکلات اقتصادی مثل تورم عجیب و غریب باعث شده است که زندگی بشر با مشکلات متنوعی روبرو شود و از این رو پدیده آرامش در زمینه‌های مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و غیره از دنیای زیبای ما پر کشیده است.

کمبود آرامش درون در بسیاری از انسان‌ها باعث شده است که مفاهیمی مثل مراقبه یا مدیتیشن بیش از هر زمان دیگری مطرح شود. در این مقاله تصمیم داریم با مفهوم آرامش درون آشنا شویم، مزایای آن را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت تکنیک‌های مختلفی را برای رسیدن به آرامش یاد بگیریم. در صورتی که شما هم به این  مفهوم بی‌نظیر و ارزشمند علاقمند هستید، پیشنهاد می‌شود که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

 

مطالب جالب: جملات انگیزشی

 

آرامش درون، تمام چیزی که به آن نیاز دارید!

 

کلمه آرامش درون، اصطلاحی است از ترجمه «Inner Peace» یا «Peace of Mind» خلق شده است. بسیاری از افراد، این اصطلاح را با یوگا و مراقبه مرتبط می‌دانند ولی واقعیت این است که لازم نیست انسان حتماً کار خاصی انجام دهد تا از نظر درونی به آرامش برسد. ما در حین یک فعالیت کاملاً معمولی و روزمره مثل حضور در محل کار تا بودن در کنار خانواده هم طعم شیرین آرامش درونی را تجربه کنیم. در ادامه چند تعریف از آرامش درون ارائه خواهیم داد:

آرامش درون، نوعی حالت یا وضعیت ذهنی و احساسی است که وقتی فرد به آن برسد می‌تواند خیلی خوب از پس مدیریت خودش بربیاید و در موقعیت‌های دشوار و پر از تنش، احساس شادمانی و آرامش خود را حفظ کند.

 

مطالب جالب: کلمات انگیزشی

 

کسی که آرامش درونی دارد، درک و دانش کافی برای قوی ماندن در برابر هرگونه تنش و استرس را داردوقتی کلمه آرامش (Peace) مطرح می‌شود، بسیاری از متخصصان آن را مخالف مضطرب بودن یا استرس داشتن می‌دانند.

وقتی می‌گوییم کسی آرامش ذهنی و درونی دارد، به این معنا است که بیش از حد به مسائل فکر نمی‌کند و هر وضعیتی را بیش از حد تجزیه و تحلیل نمی‌کندبرخی از تصمیم‌های انسان به فکر و آنالیز زیادی نیاز دارد ولی باید بپذیریم که در بیشتر مواقع، اصلاً لازم نیست که خودمان را در مسائل مختلف غرق کنیم.

آرامش درون وقتی معنا پیدا می‌کند که پیرامون فرد، تنش و اضطراب وجود داشته باشد ولی او بتواند عوامل تنش‌زا را شناسایی کند و آن‌ها را به بهترین شکل مدیریت کندنتیجه چنین اقدامی آن است که شخص می‌تواند بر هر موقعیت یا شرایطی پیروز شود.

کسی که آرامش درونی دارد و از نظر ذهنی و احساسی در حالت آرامش است،
طعم آسایش خاطر، ثبات، خویشتن‌داری، متانت، وقار، سکون و سکوت را چشیده و از چنین خصوصیاتی برخوردار است

 

مزایای رسیدن به آرامش درون

 

تا به اینجای کار در مورد تعریف آرامش درون صحبت کردیم. اکنون وقت آن است که بدانیم اصلاً چرا باید به آرامش درون برسیم؟ مگر این نوع از آرامش جه اهمیتی دارد و چه تأثیری روی زندگی انسان‌ها می‌گذارد که در دنیای امروز، تا این حد به آن توجه می‌شود؟

در پاسخ به این سوال، بد نیست که سراغ جیمز آلن، شاعر و نویسنده بریتانیایی برویم. او کتابی تحت عنوان «تو همانی که می‌اندیشی» دارد و در آن رمز و رازهای بسیاری را  مورد موفقیت بیان کرده است. یکی از مفاهیمی که در این کتاب اهمیت دارد، آرامش درون است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را که در مورد مزایای آرامش درون است، در کنار هم می‌خوانیم:

 

 انسان آرام که چگونگی تسلط بر خود را آموخته است، می‌داند که چگونه خود را با دیگران تطبیق دهد و دیگران نیز در مقابل به نیروی معنوی او احترام می‌گذارند و احساس می‌کنند که می‌توانند از او بیاموزند و به او تکیه کنند. حتی یک بازرگان عادی هم که خویشتن‌داری و توازن بیش‌تری داشته باشد، درمی‌یابد که ثروت و توان مالی کسب و کارش را افزایش می‌یابد. چون مردم همواره ترجیح می‌دهند با کسی معامله کنند که رفتارش به شدت ملایم است. انسان نیرومند و آرام همیشه محترم شمرده می‌شود. چنین فردی مانند درختی سایه‌دار در سرزمینی خشک یا صخره‌ای پناه دهنده در طوفان است. چه کسی دلِ آرام و زندگی شیرین و متعادل را دوست ندارد؟ باران ببارد یا آفتابی باشد و یا هر دگرگونی دیگری به سراغ آن‌ها بیاید فرقی نمی‌کند؛ زیرا آن‌ها پیوسته شیرین، باوقار و آرام هستند.

 

مطالب مرتبط: قانون جذب پول

 

همین سخنان آقای جیمز آلن به خوبی نشان می‌دهد که افراد دارای آرامش درون هم برای خودشان مفید هستند و هم در صحنه اجتماع، نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا می‌کنند. بنابراین اگر خواهان یک زندگی شخصی عالی و دستیبابی به ثروت و حُسن شهرت هستید، لازم است که از نظر ذهنی و احساسی به آرامش برسید. در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین مزایای آرامش درون اشاره شده است:

 

خواندن ادامه این مطلب در سایت سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 138 تاريخ : سه شنبه 28 تير 1401 ساعت: 15:17

در دنیای امروز خوشبختانه مباحثی مثل رشد فردی، موفقیت و ثروتمند شدن بیش از هر زمان دیگری مطرح می‌شود و در کشور ما هم افرادی هستند که با تلاش‌های مداوم خود توانسته‌اند به موفقیت برسند و تصمیم گرفته‌اند که راه و رسم رسیدن به ثروت را به سایر افراد هم بیاموزند. یکی از این افراد ، رنه سینانی است. جالب است بدانید که بعضی از افراد او را رنه سینانی کلاهبردار خطاب می‌کند.

 

رنه سینانی کلاهبردار است یا نه؟

در این مقاله می‌خواهیم به صورت مختصر و مفید به زندگی رنه سینانی بپردازیم و ببینیم که آیا صفت « کلاهبردار »، واقعیت دارد یا خیر.

 

» کودکی رنه سینانی ؛ سرآغازی برای درک اهمیت ثروت

رنه سینانی در دوازدهمین روز از مهر ماه سال 1372 در یک خانواده اصالتاً ارمنی در تهران چشم به جهان گشود. پدرش یک بازاری و تولیدکننده معتبر بود و مادرش هم در منزل شیرینی‌های خانگی تولید می‌کرد  و به فروش می‌رساند. همین توضیح ساده درباره خانواده 4 نفره رنه (او تنها یک خواهر دارد که از خودش کوچک‌تر است) نشان می‌دهد که شم اقتصادی و روحیه کار، تلاش و کارآفرینی در خانواده او وجود داشته است.

پدر او در دوران کودکی به دلایلی ورشکسته شد و مجبور شد که شغل خودش را به طور کامل تغییر دهد. رنه سینانی که دوران پولدار بودن و دوران بی‌پولی را تجربه کرده بود، به این نتیجه رسید که چقدر پول می‌تواند در زندگی یک انسان تأثیرگذار باشد. او می‌دید بچه‌هایی که از خانواده‌های پولدار می‌آیند، چه زندگی بهتر، آسوده‌تر و آرام‌تری دارند.

زندگی رنه سینانی

این افکار مدام در سر رنه سینانی می‌چرخید تا اینکه 16 سالگی سرنوشت‌ساز از راه رسید و جرقه درآمدزایی در وجود او زده شد. جالب است بدانید که او در دوران کودکی خودش خیلی فعال و بازیگوش بود و به همین دلیل خانواده از دست شیطنت‌هایش عاصی بودند.

 

» 16 سالگی و نخستین درآمد رنه سینانی

رنه سینانی  از همان کودکی شخصیت برون‌گرایی داشت و به همین خاطر مهارت‌های خود را خیلی جدی می‌گرفت و دوست داشت که با استفاده از مهارت‌ها به یک درآمد مناسب برسد که نخواهد از پدر و مادرش، پول بگیرد؛ چون می‌دید که خانواده‌اش چقدر در تنگنای مالی گرفتار شده‌اند. از طرفی رنه هم خواسته‌های زیادش داشت و این خواسته‌ها هر روز بیشتر می‌شد.

مزیتی که پدر رنه داشت و خیلی به او کمک کرد این بود که علاقه خاصی به تکنولوژی داشت و تمایل داشت که همیشه در خانه کامپیوتر داشته باشند. رنه هم به همین واسطه به کامپیوتر و دنیای فناوری علاقمند شد.

در سخت‌ترین شرایط مالی که به دنبال خود شرایط روانی انسان را هم دشوار می‌کند، تصمیم گرفت با یک سایت ایرانی مخصوص دانلود بازی‌های موبایل همکاری کند. البته گوشی‌ها در آن دوران، مثل حالا هوشمند نبود و بر پایه سیستم عامل Java طراحی می‌شد.

او برای یکی از سایت‎هایی که در زمینه دانلود بازی کار می‌کردند و ایمیل زد  و از آن‌ها درخواست کرد که با آن سایت همکاری کند. آن‌ها درخواست او را قبول کردند و این نخستین باری بود که رنه لذت کسب درآمد از بیزینس اینترنتی را می‌چشید. رنه سینانی در این مورد می‌گوید:

« آن زمان که بچه‌ها روزانه 2 هزار تومان پول تو جیبی از خانواده خود می‌گرفتند، من از طریق سایت دانلود بازی روزی 8 هزار تومان درآمد داشتم و این به من طعم استقلال شیرین و لذت‌بخش را چشاند. »

همه چیز خوب پیش می‌رفت تا آن سایت به مشکل خورد و بسته شد. رنه سینانی هم دیگر نتوانست به درآمدزایی از آن کار ادامه دهد. مدتی بعد او به عنوان شاگرد نزد پدر دوستش در زمینه تأسیسات ساختمان کار می‌کرد  و روزانه 70 هزار تومان دستمزد دریافت می‌کرد. البته دوران کنکور هم رسیده بود. او در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب قبول شد. البته مخارج دانشگاه هم الان به هزینه‌های رنه اضافه شده بود و باید یک کار جدی انجام می‌داد تا بتواند درآمد خوب و قابل قبولی کسب کند.

 

» رنه از همان ابتدا به کتاب خوانی و  تولید محتوا علاقمند بود

پس از ورشکسته شدن پدرش مجبور شد به همراه خانواده به محله جدیدی نقل مکان کند و از این رو تمام دوستان دوران کودکی خود را ترک کرد. در محله جدید تنها بود و از این روی تصمیم گرفت که این تنهایی را با خواندن کتاب حل کند. اینجا بود که علاقه او به کتابخوانی شکل گرفت. شاید بتوان گفت که رنه سینانی کلاهبردار از اینجا شکل گرفت! زیرا اطلاعاتی از دنیای کتاب‌ها داشت کسب می‌کرد که کسی آن‌ها را نمی‌دانست و باور نمی‌کرد و حتی وقتی بعضی مسائل را به دوستانش توضیح میداد احساس می‌کردند کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه دارد

این کتابخوانی باعث شد که او به نوشتن انشا هم خیلی علاقمند شود و نمره انشای او در دوران مدرسه همیشه 20 بود. به مرور فهمید که می‌تواند در زمینه محتوا فعالیت کند و این کار برای او واقعاً دشوار و طاقت‌فرسا نیست.

 

» رنه سینانی ؛ راه اندازی کسب و کار و شکست خوردن را شروع کرد!

وقتی به دانشگاه رفت، شهریه دانشگاه آزاد یک میلیون و 200 هزار تومان بود ولی او فقط 500 هزار تومان پس انداز داشت. از این رو تصمیم گرفت شهریه را به صورت اقساط پرداخت کند.

روزی در حیاط دانشگاه نشسته بود که متوجه یک بنر با عنوان « مسیر و سلسله سمینارهای کارآفرینی با استاد فَر» شد. او در سمینار حضور پیدا کرد و واقعاً لذت برد؛ چون شیفته کارآفرینی و راه اندازی بیزینس بود. وقتی سمینار تمام شد، او نزد استاد رفت و اعلام کرد که می‌خواهد یک بیزینس راه اندازی کند. استاد به او گفت: «حتماً موفق می‌شوی ولی باید راهت را پیدا کنی.»

کسی که بعضی‌هااو را رنه سینانی کلاهبردار خطاب می‌کنند، اولین بیزینس خود را به همراه دو تن از دوستانش راه اندازی کرد. ایده آن‌ها تهیه، نصب و  تزئیت انواع درخت کریسمس در محل بود که با شکست روبرو شد. آن‌ها بیش از 5000 تراکت چاپ و پخش کردند ولی فقط دو نفر با آن‌ها تماس گرفتند و این واقعاً دردناک بود.

« مهم‌ترین نکته در زندگی رنه سینانی این است که اصلاً اجازه نمی‌دهد که احساس شکست در قلب او ته‌نشین شود. او مشکلات و شکست‌های زیادی را تجربه کرد ولی اصلاً تسلیم نشد. به همین خاطر هم توانست بالاخره موفق شود. رسیدن به ثروت و موفقیت، گاهی به کلی آزمون و خطا و چشیدن طعم تلخ شکست نیاز دارد. »

تحصیلات رنه سینانیالبته استاد به آن‌ها گفته بود که این بیزینس به هیچ عنوان به نتیجه نمی‌رسد و باید ذهنتان را از روی این کار بردارید و روی کار دیگری فکر کنید. آنجا بود که رنه فهمید یک سری کارها انرژی زیادی از انسان می‌گیرند ولی اصلاً به نتیجه نمی‌رسند.

 

» کترینگ دایموند؛ کسب و کاری که تنها سه ماه دوام آورد

دومین کسب و کار رنه سینانی ، کترینگ دایموند بود و تنها سه ماه دوام آورد. این بیزینس در حوزه ارائه متنوع‌ترین  کیک‌ها وشیرینی‌های خانگی برای کافی شاپ‌ها و رستوران‌ها فعالیت می‌کرد. از آنجا که مادرش در این زمینه تخصص و تجربه داشت، سفارش‌های زیادی گرفتند ولی پس از مدتی آنقدر مشتری و سفارش زیاد شد که نتوانستند محصولات را با کیفیت و سرموقع برسانند.

اینجا بود که رنه سینانی متوجه شد که کارآفرین باید ابتدا از محصولی که ارائه می‌دهد مطمئن شود و سپس روی آن بازاریابی کند. در نهایت کترینگ دایموند هم شکست خورد.

 

» انجام یک پروژه برای شرکت واردکننده لوازم جانبی موبایل

در این مرحله رنه با یک شرکت واردکننده لوازم جانبی موبایل از چین وارد همکاری شد. آن‌ها شارژرهایی را وارد می‌کردند که درشان چسب نداشت یا کنده شده بود. رنه سینانی با دانشی که داشت مشکل را حل کرد و پول خوبی از آن شرکت واردکننده دریافت کرد.

 

» کار در تولیدی پوشاک

رنه سینانی به حوزه پوشاک علاقه خاصی داشت و به همین خاطر تصمیم گرفت وارد این حوزه شود و به عنوان کارگر فعالیت کند. این باعث می‌شد که رنه هم کار را یاد بگیرد و هم یک درآمدی برای خودش داشته باشد. رنه وارد یک مغازه پوشاک شد ولی مسئولیت نظافت مغازه را به دوش او گذاشتند. همین مسئله را یک درس بزرگ برای او بود؛ چون فهمیدن کار کردن اصلاً عار نیست و سایر مغازه‌های پوشاک هم نظافت مغازه خود را انجام می‌دهند.

رنه در این مدت توانست فروش حضوری را خیلی خوب یاد بگیرد و کار به جایی رسید که تا مشتری وارد مغازه می‌شد، صاحب مغازه  از رنه می‌خواست  تا کار او را راه بیندازد. رنه هم با آن اخلاق خوب و صمیمی خودش می‌توانست کلی جنس به مشتری بفروشد. البته مطالعه کتاب‌های مختلف هم خیلی به او کمک کرد.

نوجوانی رنه سینانی

 

» راه اندازی وب سایت فروش لباس

رنه پس از مدتی کار شخصی در بازار در زمینه تولید تیشرت متوجه شد که روحیات او با فعالیت در بازار سازگار نیست. از این رو به همراه دوستانش یک فروشگاه اینترنتی لباس زد ولی به ثمر ننشست و دوستانش هم مدام می‌گفتند که این کار نتیجه نمی‌دهد. درست که این بیزینس هم شکست خورد ولی رنه آموخت:

« هیچ گاه نباید یک کسب و کار را به امید یک نفر دیگر راه اندازی کنیم؛
زیرا اگر آن شخص تکیه‌گاه از کسب و  کار شما خارج شود،
آن بیزینس معنای خود را از دست می‌رود و  به تدریج نابود خواهد شد.»

 

» اکنون نوبت به سایت 12Ceo رسیده بود

رنه سینانی دنبال این بود که شیوه راه اندازی سایت بدون نیاز به کدنویسی را یاد بگیرد که با سیستم مدیریت محتوای وردپرس آشنا شد. او سایت خودش را با آدرس 12Ceo.ir راه اندازی کرد و هدف آن را «ارتقاء سطح کیفیت زندگی و کسب و کار کارآفرینان جوان» تعیین کرد.  خود رنه سینانی هم در آن زمان وابستگی خاصی به مطالب انگیزشی داشت و از طریق این مطالب کلی انرژی و انگیزه می‌گرفت.

سایت 12ceo رنه سینانی

این سایت چیزهای زیادی به رنه سینانی یاد داد. البته او در ابتدا هیچ ایده خاصی نداشت و تنها از روی علاقه، هر روز در این سایت مقاله منتشر می‌کرد. پس از مدتی این دامنه را به sookhtejet.com تغییر داد که اکنون بزرگ‌ترین رسانه انگیزشی آموزشی فارسی دنیا به حساب می‌آید.

او روزانه 15 ساعت روی این سایت کار می‌کرد و از تمام خوش‌گذرانی‌های خودش زده بود ولی مشکل اینجا بود که هیچ پیشرفت خاصی حاصل نمی‌شد. او دلیل عدم پیشرفت خود را کار نکردن روی ذهن و فکرش می‌دانست. این بود که تصمیم گرفت یک بار در مورد کار کردن روز ذهن و فکر تحقیق کند، آموزه‌های خود را اجرا کند تا ببیند آیا مسائلی که در مورد فکر و ذهن می‌گویند، واقعیت دارد تا صحبت‌های بیهوده است.

 

» سه سال تمام تحقیق در مورد قدرت فکر

او قبل از تحقیق در مورد قدرت فکر یک اتاق اجاره کرده بود و مدام کار می‌کرد ولی پیشرفتی که باید و شاید صورت نمی‌گرفت. او در مدت سه سالی که روی قدرت فکر کار می‌کرد، بیش از 1000 جلد کتاب خواند و بیش از 1000 ساعت فایل آموزشی دید. البته از افراد پولدار هم مشاوره می‌گرفت. حاصل سه سال تحقیق و بررسی، یک نظام فکری به نام سیستم ارتعاش ثروت بود. رنه سینانی تصمیم داشت که سیستم ارتعاش ثروت خود را به افراد مختلف آموزش دهد تا آن‌ها هم بتوانند به ثروت رویایی خود دست پیدا کنند.

اکنون سایت سوخت جت هم بازدیدکنندگان زیادی داشت و اولین درآمد رنه سینانی از طریق فروش یک کتاب به نام «نوپای ناب» حاصل شد. پس از مدتی رنه سینانی به این  نتیجه رسید که می‌تواند سایت سوخت جت را به یک سایت اشتراک تبدیل کند تا افراد با پرداخت مبلغی، بتوانند مقالات باکیفیت را مطالعه کنند. در حال حاضر هم مدل درآمدی اصلی سوخت جت به همین صورت است.

منبع: سوخت جت

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : سوخت جت, نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 392 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 17:24

از زمانی که بشر به دست راست و چپ خود پی برده و راه و رسم زندگی اجتماعی را آموخته، همواره در پی این بوده است که ثروت بیشتری کسب کند. این عطش سیری ‌ناپذیر انسان به ثروت، در طول تاریخ نه تنها کم نشده، بلکه روز به روز داریم می‌بینیم که بیشتر و شدیدتر می‌شود. تاکنون اساتید و  متخصصان زیادی تلاش کرده است که به قوانین ثروت پی ببرند و سپس این قوانین را در اختیار بشریت قرار دهند. مطمئناً شما هم جزو افرادی هستید که با تمام وجود تمایل دارید که با قوانین و رازهای کسب ثروت آشنا شوید.

ما در این مقاله تصمیم داریم که کلکسیونی از معتبرترین و مستندترین قوانین ثروت را با شما در میان بگذاریم؛ زیرا مسلماً اولین گام در مسیر کسب ثروت، آگاهی و شناخت قوانین ثروتمند شدن است. امید است که بتوانیم این قوانین را در زندگی خود پیاده کنیم و به اهداف و رویاهای خود جامه عمل بپوشانیم.

 

چرا باید قوانین ثروت ناشناخته را بدانید؟

 

در دنیای امروز بسیاری از افراد ثروتمند و کسانی که راه و رسم ثروتمند شدن را می‌دانند بر این  باور هستند که ما برای دستیابی به ثروت، باید قوانین ثروت را بدانیم و سپس این قوانین را در زندگی خود پیاده کنیم. در واقع دانش و اطلاعات، اولین و مهم‌ترین گام برای ثروتمند شدن به حساب می‌آید.

 

در ادامه این بخش از مقاله می‌خواهیم به مزایای فهمیدن قوانین ثروت پی ببریم. در واقع می‌خواهیم بدانیم که آیا فهم این قوانین می‌تواند چه فوایدی برای ما به همراه داشته باشد.

 

۱ » درک قوانین ثروت، آگاهی ما نسبت به ثروت را بالا می‌برد

اگر ما قوانین ثروت را به خوبی ندانیم، چطور می‌توانیم  وارد این مسیر شویم و  از آن سربلند بیرون بیاییم؟ بنابراین قطعاً پیش از ورود به مسیر کسب ثروت، لازم است قوانین مربوط به آن را یاد بگیریم.

 

۲ » با شناخت این قوانین، سختی‌های راه را راحت‌تر تحمل می‌کنیم

وقتی بدانیم که یکی از قوانین مهم برای ثروتمند شدن، استقامت، پایداری و داشتن پشتکار است، زمانی که در کسب و کار یا زندگی شخصی خود به مانع یا مشکلی برخورد  کردیم، می‌دانیم که باید برای حل آن اقدام کنیم و اگر قابل حل نبود، به هیچ عنوان جا نزنیم، تسلیم نشویم و با صبر و مدارا، مشکل خود را حل و فصل کنیم.

 

مطالب مرتبط جذاب: ذهن ثروتمند

 

۳ » درک قوانین ثروتمند شدن، به توسعه شخصی ما کمک می‌کند

 

ثروتمند شدن، یک هدف نهایی نیست بلکه ترکیبی از طرز فکر و مسیر است. ما قوانین ثروت را درک کنیم و این قوانین را  در زندگی خود اجرا کنیم، پله پله و آرام آرام، نگرشی در ما شکل می‌گیرد که فراوانی و ثروت را به سمت خود جذب می‌کنیم. درک قوانین ثروت از همان ابتدا موجب رشد و توسعه شخصی ما می‌شود و به ما این امکان را می‌دهد که نگاهی متفاوت نسبت به زندگی داشته باشیم.

 

۴ » با فهم این قوانین، به انسان بهتری تبدیل خواهیم شد

 

یکی دیگر از مزایای مهم شناخت قوانین ثروت این است که به انسان بهتری تبدیل می‌شویم. ثروت بیشتر باعث می‌شود که به انسان‌های دیگر خدمت کنیم. مشکلات آن‌ها را شناسایی کنیم و برای حل و فصل آن بکوشیم. همین کار ساده باعث می‌شود که خیلی سریع به ثروتی که همیشه رویای آن را در سر می‌پروانده‌ایم، برسیم.

تا به اینجای کار با مزایای درک قوانین ثروت آشنا شدیم. نکته‌ مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که شناخت این قوانین به تنهایی اصلاً کافی نیست و  باید تلاش کنیم که این قوانین را در زندگی و کسب و کار خود پیاده کنیم.

 زمانی تصور می‌کردند که ثروتمند شدن، یک استعداد خارق العاده است که خداوند از همان کودکی در وجود یک سری افراد خاص قرار داده است. این در حالی است که مطالعات نشان می‌دهد که رسیدن به ثروت، یک سری قاعده و  قانون دارد و هر کس بتواند این قوانین را اجرا  کند و به آن‌ها پایبند و وفادار بماند، ثروت را کسب و جذب خواهد کرد. در ادامه این بخش از مقاله تصمیم داریم به 10 مورد از مهم‌ترین قوانین ثروت اشاره کنیم:

جهت خواندن ادامه این مطلب فوق العاده دعوت میکنم وارد این لینک شوید.

 

منبع: https://sookhtejet.com

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : ذهن ثروتمند, نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 127 تاريخ : دوشنبه 20 تير 1401 ساعت: 13:03

اگر این مرد را نمی شناسید به این معنیست که هنوز یکی از جدیدترین روش های پیشرفت شخصی را نمی دانید… دارن هاردی موسس و سر دبیر مجله ی موفقیت Success در امریکاست.

به گفته ی خودش او هر ساله با چندین متخصص گفت و گو می کند، چندین مقاله و کتاب را خوانده و بررسی می کند و با افراد مشهور از جمله بازیگران، قهرمانان ورزشی، سرمایه گذاران بزرگ و صاحبان کسب و کار موفق ملاقات می کند و خلاصه همه جوره همه ی فنون موفقیت، رشد و پیشرفت شخصی را پیدا کرده و به حالت قابل ارائه برای دیگران تبدیل می کند.

دو شبکه ی تلویزیونی به صورت تمام وقت برنامه های تولید شده ی موسسه ی او را پخش می کنند.

کسی که آنتونی رابینز (بزرگترین سخنران انگیزشی جهان که بیش از 4 میلیون نفر در دوره های او شرکت کرده اندکه دوست صمیمی اوست راجع به او می گوید : «دارن، خلاصه ی بهترین هاست

او همچنین شاگرد «جیم ران» اسطوره ی طرح های اقتصادی است.
در 18 سالگی درآمد 6 رقمی داشت، در 20 سالگی خانه ای در محله ی اعیان نشین شهر نیویورک، در 24 سالگی درآمد سالانه ی 1 میلیون دلاری و در 27 سالگی شرکتی به ارزش 50 میلیون دلار را به دست آورد.

دارن حاصل تلاش هایش را در کتابی به نام «اثر مرکب» (compound effectمنتشر کرد که به بیش از 20 زبان ترجمه شده و میلیون ها نسخه از آن به فروش رفته است.

او در این کتاب عامل موفقیت ها را «جمع قدم های کوچک که ثابت قدم برداشته می شوند» معرفی می کند.

در مقاله ی کایزن نیز در سایت کارآفرینان جوان و پروژه ی سوخت جت به این مفهوم اشاره کردیم برای آشنایی بیشتر با این فرهنگ باستانی را مطالعه کنید. اما این موضوع، در کتاب اثر مرکب با مثال هایی داستان وار بیان شده که یکی از آنها را برای شما نقل می کنیم :

هر آن چیزی که باید در مورد اثر مرکب دارن هاردی بدانید

مثال سه دوست در استفاده از اثر مرکب

سه دوست که از بچگی با هم بزرگ شده اند، در یک محله زندگی می کنند و در آمد هر سه نیز مشابه است. هر سه تا سطح تحصیلات و بهره ی هوشی مشابهی دارند و فقط بعد از ازدواج کمی اضافه وزن پیدا کرده اند.

سعید، یک فرد عادی با زندگی روزمره ی عادی و شغل عادی است.
او هر روز کارهای همیشه اش را انجام می دهد و خوشحال است، یا دست کم فکر می کند که خوشحال است.

احسان، شروع به ایجاد تغییراتی کوچک و به ظاهر بی اهمیت در رفتار روزانه اش کرده است؛ او روزانه 10 صفحه کتاب می خواند، 30 دقیقه به مطالب آموزشی یا الهام بخش گوش می کند، روزانه 125 کالری از رژیم غذایی خود کم کرده است (معادل 5 لقمه کمتر از غذای معمولشو روزانه یک کیلومتر (1500 قدمبیشتر از گذشته پیاده روی می کند.

شاهین، انتخاب های ضعیفی کرده، او به تازگی تلویزیونی با صفحه ی بزرگتر برای تماشای برنامه ی محبوبش خریده تا بتواند آن را بیشتر و بهتر ببیند، می خواهد دستور آشپزی کیک جدیدی که به تازگی در برنامه ی آشپزی یاد گرفته امتحان کند.

او عاشق شیرینی است و با خوردن شیرینی روزانه 125 کالری به رژیم غذایی خود اضافه کرده. در این لحظه وزن هر سه دوست یک اندازه است.

بعد از گذشت پنج ماه هیچ تفاوتی در وضعیت این سه نفر مشاهده نمی شود.
حتی در پایان ماه دهم نیز تغییر محسوسی رخ نداده. در ماه هجدهم تغییراتی جزئی را میتوان دید. در ماه 25 ام تفاوت ها به اندازه ای واضح و قابل اندازه گیری می رسند.

در ماه 27-ام این تغییرات شدید تر شده و در ماه 31 ام به میزان شگفت انگیزی اختلاف در شرایط آنها وجود دارد. احسان خوش اندام شده، 15 کیلو گرم وزن کم کرده و شاهین 15 کیلو چاق تر شده است !

احسان حدود 1000 ساعت مطالعه کرده که باعث پیشرفت در کارش و دریافت ترفیع و پاداش شده است. شاهین چطور؟ او از کارش ناراضی است و زندگی زناشوییش نیز به لبه ی پرتگاه رسیده.

در آخر سعید نیز همان جاییست که دو سال و نیم پیش بود.
نتیجه ی اثر مرکب به همین سادگی است… اثر مرکب مسئول همه ی تغییرات است، خوب یا بد، اما انتخاب با شماست.

دارن هاردی

می خواهید در کدام جهت از اثر مرکب استفاده کنید؟

در ابتدا شاید نتیجه های بالا اغراق آمیز و دور از واقعیت به نظر برسد، اما با کمی بررسی بیشتر متجه می شویم که شاید نمونه ی آنها را هر روز دیده ایم و فقط به خاطر سرعت کم تغییرات نمی توانیم علت اتفاقات و نقطه ی شروع را درست تشخیص بدهیم.

برای اینکه بهتر این موضوع را درک کنیم، مثال قبل را کمی بیشتر بشکافیم، شاهین را که یادتان هست؟
همان طور که گفتیم او عاشق آشپزی است و خانواده اش هم به خاطر داشتن این هنر به او افتخار می کنند. دستپختش تحسین همه را بر انگیخته.

شاهین بیش از حد شیرینی می خورد اما نه به اندازه ای که کسی متوجه شود، این زیاده روی باعث شده او شب ها بد خواب شود و صبح ها هم به خاطر کم خوابی کج خلق شده، همین ها روی فعالیتش در محل کار نیز تاثیر گذاشته، کم شدن کیفیت کارش صدای رئیسش را در آورده و اغلب روز ها با نارضایتی محل کار را ترک می کند.

فاصله خانه تا آنجا انگار دور تر و خسته کننده تر شده و همین دلیلی شده که در مسیر به سراغ فست فود برود و استرس دلیل پر خوری هم شده !

انرژی پایین اجازه نمی دهد که با همسرش قدم بزند، او فقط حس می کند که دوست ندارد به پیاده روی برود. همسرش بد اخلاقی های شاهین را به دل میگیرد. کم شدن ورزش و استشمام نکردن هوای تازه میزان ترشح اندورفین – هورمون شادی – را در بدنش کاهش داده است که سر حال بودن و اشتیاق را بیشتر از او دور کرده.

با ذخیره ی چربی و اضافه شدن وزن اعتماد به نفس اش کمتر می شود، فکر می کند دیگر جذاب نیست بنا بر این رابطه ی عاطفی اش با همسرش کمتر می شود. با بیشتر شدن فاصله ی شاهین از همسرش او احساس تنهایی می کند به همین خاطر توجهش را با کار بیشتر و بیشتر تماشا کردن تلویزیون منحرف می کند.

همسرش هم برای جبران کمبود محبت و توجه، وقت بیشتری با دوستانش می گذراند تا ذهنش را مشغول موضوع دیگری کند. شاهین همسرش را مقصر این وضع می داند به هر حال دنبال مقصر گشتن و فرافکنی هم راه حلی برای فرار از مشکل است !

اثر موجی رفتار های کوچک شاهین در فاصله ی زمانی نسبتا زیادی تمام زندگی او را تحت تاثیر قرار داد. همانطور که در مقاله ی «چرا فیل ها گاز نمی گیرند و آب روان میتواند سنگ را خرد کند؟» گفتیم پیام اثر مرکب این استقطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.

سخن آخر؛
همانطور که دیدید، اثر مرکب به شما میگوید برفی را که از نوک قله به پایین هل میدهید، وقتی به پایین کوه برسد، یک توپ عظیم برفی خواهد شد.

پس مراقب کارهای کوچک و به ظاهر بی اهمیتی که در طول روزها و هفته ها انجام میدهید باشید؛ همیشه با خودتان فکر کنید آیا این کار کوچک، تاثیر مثبت در آینده ام خواهد داشت یا منفي؟

منبع:  https://sookhtejet.com

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 15 تير 1401 ساعت: 13:02

وضعیت مالی امروز شما نتیجه افکار و تصورات شما در مورد پول در گذشته است...

 بنابراین، تنها راه برای افزایش رفاه و بهبود وضعیت مالی، تغییر نگرش خود نسبت به پول و ثروت است.

 فقط باید با کمکی که به دیگران می کنید تبعیض آمیزتر باشید.

 قانون جذب قانون جدید و نوظهوری نیست!

 برای هزاران سال بودا به شاگردانش می گفت: هر چیزی که هستیم نتیجه افکار ماست. ذهن یعنی همه چیز. هر چه فکر کنیم، خواهیم بود. در کتب مقدس و متون کهن و نظریات دانشمندان نیز به قدرت اندیشه اشاره شده است; به عنوان مثال، می توانید چندین آزمایش مختلف برای نشان دادن قدرت فکر را، که در تلاش برای یافتن پاسخ این سؤال بودند ...

 واقعاً چگونه تفکر انسان می تواند شرایط خود را تعیین کند؟

 1. ذهن انسان مدام فکر می کند.

 2. هر فکری باعث ایجاد احساسات در انسان می شود.

 3. احساسات نیز ارتعاشات پرانرژی بدن را افزایش یا کاهش می دهند و هر انرژی انرژی خود را جذب می کند.

 اگر ذهن باعث شود که بدن انرژی مثبت ساطع کند، بدیهی است که تمام انرژی هایی که توسط افراد یا شخص جذب می شود مثبت خواهد بود و بالعکس. چگونه یک بار برای همیشه افکار خود را کنترل کنیم؟

چگونه می توانیم فرکانس ارتعاشات ذهنی خود را کنترل کنیم؟

از چه راه هایی می توانیم از طریق ارتعاشات افکارمان پول و ثروت را جذب کنیم؟ چگونه پول می تواند وارد زندگی ما شود بدون اینکه نگران پول باشیم؟

چگونه نه تنها پول، بلکه هر آنچه را که در زندگی خود می خواهیم به 5 روش ساده بیاوریم؟

پاسخ تمام این سوالات را در این مقاله خواهید یافت، این مقاله یک بار برای همیشه نگرش شما را تغییر می دهد و طرز فکر شما را در مورد هر چند وقت یکبار جذب و دریافت پول تغییر می دهد. بنابراین نه تنها آن را بخوانید، بلکه مطابق با آن عمل کنید.

 نکته اگر وقت مطالعه ندارید، حداقل دو پادکست را در قسمت پادکست سوخت جت دانلود کنید و گوش دهید، "قدرت باورنکردنی ذهن و تلقین" و "تشخیص و کاربرد امواج ذهنی آلفا" - اما اگر وقت دارید، این مقاله را حتما به طور کامل بخوانید:

 

راه اول) تصور کنید که پول زیادی دارید و آن را خرج می کنید

 

 اگر در زندگی خود پول کافی نداشته باشید، احتمالاً بیشتر تخیل شما از بین می رود. شاید دقیقا تصور نکنید که پول ندارید، اما به شدت نگران پول هستید یا از ته دل در هر کاری ابتدا به وضعیت مالی خود فکر کنید. اگر می خواهید جریان نقدی خود را ساده کنید، باید برعکس عمل کنید:

 1. تصور کنید که به پول زیادی نیاز دارید

 2. تصور کنید پول زیادی خرج می کنید

 3. و احساس کنید. تمام لذت پول داشتن و خرج کردن را بدون ترس تجربه کنید.

 مغز شما تفاوت بین تخیل و خاطرات شما را نمی داند. اکثر مردم هنگام تخیل و تخیل دائماً از تصاویر حافظه استفاده می کنند، تجربیات گذشته خود، احساسات فعلی خود ... این اشتباه است.

فقط باید با کمکی که به دیگران می کنید تبعیض آمیزتر باشید. جهان به آنچه در ذهن شما شکل می گیرد پاسخ می دهد، تفاوت بین تصویر واقعی و خیالی را نمی داند. بنابراین، اگر هرگز پول زیادی نداشته اید، از فکر کردن و تصور پول زیاد نترسید. از تصاویری که ایجاد می کنید لذت ببرید.

 

راه دوم)  بابت پولی که دارید سپاسگزار باشید

 

برای پولی که در حال حاضر دارید و نقشی که در زندگی شما ایفا می کنند سپاسگزار باشید، به عنوان مثال:

 

• غذایی که تهیه می کنید

• نوری که باید قبض های خود را بپردازید

• اجاره ای که می پردازید

• پول لباسی که دارید و ...

 

قدردانی به خاطر داشته هایتان به این معناست که به خدا و کائنات بفهمانید که از داشته هایتان راضی هستید و ارتعاشات هماهنگ تری را با همان فرکانس ساطع خواهید کرد و در نتیجه هر چیزی که جذب آن می شوید هماهنگ به ارتعاش در می آید. او خواهد داشت: پول، سلامتی، خوشبختی و ...

برای درک بهتر قدرت قدردانی، حتما مقاله رابطه شکرگزاری و خلق ثروت را مطالعه کنید. 

 

راه سوم) وانمود کنید که شما آن را فهمیده اید

 

حتی اگر پول ندارید، تا زمانی که می توانید فکر کنید، می توانید ارتعاشات پول و ثروت را با تظاهر به دریافت هر آنچه تصور می کنید فعال کنید. شما باید باور کنید و سپس وانمود کنید که آنها را دریافت کرده اید.

وقتی راه می روید، دندان هایتان را مسواک می زنید یا حتی یک سیب می خورید وانمود کنید که یک میلیاردر هستید

(یک میلیونر چگونه دندان هایش را مسواک می زند؟ راه می رود؟ میوه می خورد؟ و ...)

وانمود کنید که یک میلیونر هستید با یک کارت اعتباری 100 میلیارد دلاری برای خرید لباس. به گران ترین فروشگاه ها بروید، برای دیدن لباس هایی که دوست دارید وقت بگذارید

(اصلاً به قیمت فکر نکنید، باید وانمود کنید که هر چقدر پول دارید، آن مقدار را دارید.) حتی آنها را پر کنید.

تظاهر به میلیاردر بودن کنید، به یک نمایندگی خودرو بروید و با دوچرخه به نمایشگاه بروید، به ماشین هایی که دوست دارید بخرید نگاه کنید، از صاحبش بخواهید پشت فرمان بنشیند، احساس کنید می توانید آنها را بخرید.

وقتی تظاهر می کنید، ارتعاشاتی را در جهان منتشر می کنید که حاوی اطلاعاتی مانند "من سزاوار این ارتعاش هستم" است و جهان آن را به شما می دهد. اما هر چقدر هم که نقاشی بکشی و آرزو کنی، اما وقتی از کنار یک لباس فروشی گرانقیمت رد می شوی، ناخودآگاه می گویید «اینجا جای ما نیست...» و کائنات آن را دریافت می کند و به آن پاسخ می دهد...

یکی از بهترین راه‌ها برای تطبیق ارتعاش خواسته‌هایتان با ارتعاش فعلی، استفاده از عبارات تاکیدی است. آموزش کامل قدرت تلقین را اینجا بخوانید.

 

راه چهارم) هر چیزی که فکر میکنید بعد از بدست آوردنش احساس میکنید، الان این کار را انجام دهید

 

از خودتان بپرسیداگر به شرایط مالی ایده آل‌تان دست پیدا کنید، چه احساسی خواهید داشت؟ آیا احساسِ

  • آزادی
  • امنیت

یا هرچیز دیگری خواهید داشت؟

زمانی که توانستید احساسات پس از داشتن را احساس کنید، هرکاری میتوانید انجام دهید تا آن احساسات را در روز بیشتر داشته باشید. تصویر سازی کنید، به محله های ثروتمندان بروید و قدم بزنید یا هرکار دیگری.

شما باید احساسات را جدی بگیرید زیرا منبع اصلی دریافتی های زندگی تان است

 

Translation is too long to be saved

راه پنجم) بازیگوش باشد

 

 شما نباید در مورد پول خیلی جدی باشید و آن را جدی بگیرید. شما احساس می کنید که پول دوست شماست، او شما را دوست دارد و شما او را دوست دارید. شما نباید احساس کنید که یک کالای کمیاب پول هستید.

 

 به زندگی رویایی خود، پر از پول و ثروت فکر کنید و آن را به عنوان فیلمنامه ای بنویسید که روزتان از صبح تا شب چگونه خواهد بود (حتما بنویسید) بازی هایی را انجام دهید که در مورد پول هستند (نه شرطی یا قمار، بلکه پول واقعی، مانند بازی های چند نفره انحصاری) در مورد کارهایی که می خواهید با پول انجام دهید بیشتر صحبت کنید (نه در مورد چیزهایی که فکر می کنید پول ندارید) شما می توانید تمام موارد ذکر شده در این مقاله را انجام دهید تا ارتعاش جذب پول و ثروت خود را افزایش دهید.

 

 هدف اصلی از ایجاد فرکانس، دریافت پول و باز گذاشتن ورود پول به زندگی است. یک چیز را به خاطر بسپارید: کاری را که برایتان دشوار است انجام ندهید... فقط کاری را که دوست دارید انجام دهید. در پایان توصیه می کنم دو پادکست «قدرت باورنکردنی ذهن و تلقین» و «شناخت امواج ذهنی آلفا و کاربرد آن» را از قسمت پادکست های این حوزه دانلود و گوش دهید.

 

منبع: https://sookhtejet.com

سوخت جت...
ما را در سایت سوخت جت دنبال می کنید

برچسب : جذب پول و ثروت, نویسنده : ساناز کیوانی sookhtejet بازدید : 191 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 12:53